«ادوارد سلر» کسی بود که برخی از ضعفهایش نقش بسیار مثبت و تعیین کنندهای در موفقیتهای او داشتند. او در سال 1882 با دختر دکترش ملاقات و با او ازدواج کرد. انرژی و کنجکاوی همسرش، به شوق روشنفکرانه و ظرفیت او برای کار سخت و با جزییات دقیق افزود و آنها با همدیگر برلین را ترک کردند تا برای تحقیق دربارهی تمدن آزتک به مکزیک بروند؛ تمدنی بودند که با ورود اسپانیاییها در قرن شانزدهم میلادی به سرزمینشان نابود شد.