خیلی وقت ها ما داریم بار یا فشاری را تحمل می کنیم که مثلا حدود 10 تا 40 سال است که با من همراه است.
در حالی که ما برای تحمل این فشار هزینه زیادی را پرداخت می کنیم!
این فشار به دلیل یک بخش ناخوشایند در خود واقعی ما است که نمی خواهیم دیگران از آن مطلع شوند.
و همین بار و فشاری که تحمل می کنیم سبب افسردگی حال بد ناتوانی و پیدا نکردن استعدادهای ما شده است.
در واقع ما داریم قسمتی از خود واقعی مان را از دیگران پنهان می کنیم. چون آنها آن را بد می پندارد!
#### می دانید این کار ما شبیه چیست؟
پنهان کردن قسمت های منفی خود واقعی مان شبیه به یک کودک است که یک توپ دارد. در حالیکه از نظر خانواده و جامعه ای که در آن زندگی می کند توپ داشتن کار استباهی است.
به خاطر همین وقتی کسی به او نزدیک می شود او توپ را در آبی که اطرافش وجود دارد فرو می کند تا از چشم دیگران پنهان شود.
قایم کردن وجوه شخصیتی منفی هم مانند قایم کردن توپ ها زیر آب است.
پنهان کردن واقعیت خود از ما انرژی می گیرد و زجر زیادی می کشیم.
گاهی هم حتی از قایم کردن توپ ها زیر آب خسته می شویم.
در نتیجه توپ را رها می کنیم!
یعنی خود واقعی ما نمایان می شود.
مثلا کسی که همیشه با همه مهربان و خوش برخورد بود ناگهان دوستش را می زند!
#### چرا بخش های منفی خود واقعی مان را پنهان می کنیم؟
ما در کودکی خود واقعی مان را پنهان می کنیم چون جامعه و خانواده به ما آموخته که آن ویژگی منفی خیلی بد است.
بنابراین تا بزرگسالی این ترس با ما همراه است.
قایم کردن توپ ها زیر آب و زجر کشیدن ما چه تا زمانی ادامه می یابد؟
اگر خودمان توپ ها را رها نکنیم هیچ وقت!
اما ما دیگر یک کودک نیستیم.
باید خود واقعی مان باشیم و نترسیم که دیگران چه خواهند اندیشید!
شاید این ویژگی که داریم پنهان می کنیم واقعا بد نباشد.
یا شاید اگر بد بود بفهمیم و بتوانیم اصلاحش کنیم!