سینه زنی واحد شب چهارم محرم 97 - کربلایی محمد مهدی خلج

مهجه الحورا
منتشر شده در 05 مهر 1397

هوایی شدم من تا میبینم علم زیارت صحنت باز زده به سرم


بخون از تو چشمام حرفای دلمو میدم جونمو من به ازای حرم


یادم مونده بین الحرمت عمریه من هستم زیر دینت یادم مونده حرم زیباتو زریح و نیمه شب پایین پاتو


دلم تنگه برای تو بزار بیام اقا تا کربلای تو


با اینکه اقا جون از تو من خجلم خدا زده مهرت رو به آب و گلم


یعنی پایین پات میشه من بمیرم نزار که بمونه ارزو به دلم


من میخوام تا عقده ی دل وا شه نذر شما جونم اقا فدا شه


یعنی میشه لحظه ی جون دادم گوشه زریحت روحم جدا شه


میشم اخر فدای تو میشم کبوتر گنبد طلای تو


حرم شده خواب ذکر روی لبم ببین ز فراقش من به تاب و تبم


دارم تو اتاقم عکس گنبدتو


اقا شده نامت ذکر روی لبم


مبتلاتم مدیون نگاتم فخرم اینه اقا عمری گداتم


گفتم هر دم هر کجا که رفتم دیوونه صحن و ایوون طلاتم


گذشت از حد جنون من بیا بگیر با چشمات اقا جون من

دیدگاه کاربران