خودشیفتگی به صورت یک مولفه ی رفتاری ممکن است در بعضی از افراد وجود داشته باشد اما وجود اختلال شخصیت خودشیفته داستان پر ماجرایی است که می تواند زندگی تان را به ویرانی بکشد.
تصور کنید با فردی در ارتباط هستید که دایما از خودش تعریف می کند خود را از دیگران برتر و بزرگتر می بیند توقع دارد تمامی نیازهایش را ببینید و به آن ها پاسخ دهید اما در عوض آن کوچک ترین همدلی نشان نمی دهد.
او نیازهای اساسی شما را متوجه نمی شود و حتی در صورتی که آن ها را بفهمد ممکن است از کنارشان با بی توجهی عبور کند.
جهنم ارتباط با یک فرد خودشیفته به گونه ی وصف ناپذیری سوزان است.
او ممکن است رفتارهای عاشقانه ی شما را نادیده بگیرد و وقتی به یادآوری خوبی های گذشته می پردازید اینطور پاسخ دهد که ” اینا که وظیفه ت بوده!”
فقدان همدلی و بی تفاوتی خود شیفته ها به نیازهای جسمی و روانی شما می تواند روابط جنسی اجتماعی و بین فردی تان را تحت تاثیر قرار دهد و در یک کلمه آرزوی تمام شدن این رابطه بزرگ ترین خواسته ی زندگی تان شود.