تجاوز به دختران دانشجو
به گزارش رکنا هر دختری سرنوشتی را فاش کرد که با رفتن به خانه ک- الف به او مشروبات الکلی آغشته به موادهای بی هوش کننده خورانده شده است سپس برهنه و درحالیکه مورد تجاوز قرار گرفته بودند به هوش آمده اند. برخی نیز نوشته بودند که به اصرارهای این پسر جوان گوش نداده اند و به خانه اش نرفته اند و حالا می بینند دانشجوهای دیگر فریب خورده اند و از اینکه خودشان به دام ک-الف نیفتاده اند راضی اند.
عجیب اینکه برخی پسران که خود را دوست ک-الف نامیده اند ادعا داشته اند این پسر دانشجو از اقدامات شیطانی و تجاوز به دختران با روش های مختلف نزد آنها حرف زده است. یکی از دختران نوشته که وقتی اصرارهای ک- الف را به رفتنش خانه شان نپذیرفته پیشنهاد صبحانه املت گرفته و نهایتا عنوان داشته از پسران قد کوتاه خوشش نمیاید تا توانسته از زیر فشارهای ک- الف خلاص شود.
دیگری نوشته که پیشنهاد داده در کافه همدیگر را ببینند که ک-الف عنوان داشته 5 سالی می شود به کافه نمی رود چون کافه نشینی فرهنگ کمونیستی است و بعد به خانه او رفته و با خوردن مشروبات الکلی در دام متجاوز افتاده است. این دختران در اقدامی همزمان عنوان داشته اند متجاوز سریالی تهران الان چرا باید آزادانه در دانشگاه —- راست راست بچرخد به کارهایش ادامه دهد و آنها ناراحتی روحی و روانی داشته باشند.
رسانه ای شدن این ماجرای عجیب
به گزارش رکنا عصر جمعه همشهری آنلاین نوشت:کاش من تنها بودم. اگر فقط به من تجاوز کرده بودی حرفی نمیزدم و به تراپی ادامه میدادم اما الان میبینم به تن خیلیها دستدرازی کردی با سناریوهای مشابه. تو واقعا برای جامعه خطرناکی. امیدوارم حیات اجتماعیت مختل بشه همونطور که زندگی این همه آدمو به نابودی کشوندی. این یک روایت از دهها و صدها روایت تجاوز فردی به نام ک-الف است که به نظر میرسد بر اساس آنچه در فضای مجازی منتشر شده است با داستانی مشابه دهها دختر را به خانه خود کشانده و…
نوشتن آنچه این فرد سر دختران این سرزمین و دانشجویان دانشگاه تهران آورده {بر اساس آنچه فضای توییتر را پر کرده است} عرق سرد شرم بر پیشانی مینشاند. کاش برای آنکه رنج خبرنگار کم شود مسئولان و مدیران دانشگاه تهران و فرماندهان پلیس و دادستان و قاضیها خودشان به توییتر سر بزنند و ک- الف را دنبال کنند هشتگی که تا عصر روز جمعه تعداد توییتهای آن از 5500 فراتر رفته و هر لحظه بر آن افزوده میشود. بعد از خواندن توییت ها هم کاش همه از خودمان بپرسیم آیا خواب میبینیم و همه این فاجعهها زیر گوش ما رخ داده است؟
داستان آشنا و تکراری است. فرد دیگری توییت کرده است: یکی از دانشجویان قدیمی دانشگاه تهران با پرسهزنی و چشمچرانی در فضای داخلی دانشگاه میچرخد و با چربزبانی دانشجویان دختر جوان را به خانه خود دعوت میکند. مقاومت بیفایده است و پسر ریزاندام سرانجام به خواسته خود میرسد. رفتن به خانه همان و باز شدن در کمد پر از نوشیدنیهای الکلی همان. بعد نوبت به نوشیدن میرسد و دختر از همه جا بیخبر وقتی به هوش میآید میبیند کار از کار گذشته و برهنه روی تخت افتاده است…