باید گفت که در این مورد دلایل بسیاری وجود دارد. بعضی اوقات علی رغم اینکه یافته های تحقیقات بازار نشان دهنده ضعف تولید کالای جدید هستند اما مدیران اجرایی سطح بالا برای تبدیل ایده مورد علاقه خود به کالا اصرار می ورزند. یا ممکن است واقعا ایده یک کالا بسیار عالی باشد اما اندازه بازار بیش از اندازه واقعی برآورد شده باشد.
ممکن است کالا آن طور که باید و شاید طراحی نشده باشد یا اینکه جایگاه مطلوبی در بازار به آن اختصاص داده نشود یعنی یا قیمت آن بیش از حد تعیین شده بوده و یا درباره آن تبلیغات درستی انجام نشده باشد. و بالاخره گاه هزینه های تولید کالای جدید از مقدار پیش بینی شده بیشتر می شود یا واکنش رقبا بسیار شدیدتر از آن می شود که در آغاز انتظار میرفت.
ممکن است حتی تولید کالای جدید که با موفقیت روبه رو می شود در آینده با مشکلاتی مواجه شود. رقابت شدید باعث قطعه قطعه شدن هرچه بیشتر بازار شده است. معنی قطعه قطعه شدن بازار این است که شرکت ها به جای هدف گیری بازارهای انبوه باید اکنون قسمت های کوچکتر بازار را نشانه بگیرند و در این صورت فروش و سودآوری هر کالا به مراتب کمتر خواهد بود.
ادامه مطالب را میتوانید داخل وب سایت ما مطالعه کنید.