تئوری عمل منطقی توسط آیسک آیزن و مارتین فیشبین در سال 1975 مطرح شد که به تئوری فیشبین و آیزن مشهور است. آنها مدلی را ارائه کردند که میتوان بر اساس آن انگیزههای رفتاری را در زمینههای مختلف شناسایی کرد. فیشبین و آیزن معتقدند مجموعه باورهای فرد پایگاه اطلاعاتی او برای اخذ هر تصمیمی است. در الگوی اقناعی آنها اقناع وقتی شروع میشود که باورها و اعتقادات فرد درباره موضوع موردنظر تغییر یابد. تغییر باورها منجر به تغییر نگرشها و به دنبال آن به وجود آمدن باورها و عقاید جدید میشود. بدیهی است که باورهای جدید منجر به تغییرات رفتاری میشود. رسانهها منبع قدرتمندی برای شکلگیری نگرش مردم و در نهایت تاثیر بر روی تصمیمات و رفتارهای آنها هستند. این تغییر و نگرش رفتار میتواند فرهنگی سیاسی و حتی در زمینه یک محصول تجاری باشد. مثلا تبلیغکنندگان رسانهای تلاش میکنند هم بهوسیله اطلاعات موجود در تبلیغ و هم بهطور غیرمستقیم از طریق ایجاد نگرش مطلوب نسبت به خود تبلیغ ارزیابی خوشایندی از فرآوردههای خاص به وجود آورند. این تغییر نگرش میتواند منجر به تصمیم و عمل خرید شود.