سلطان غم ، چشم و چراغم مادر
تنها گل گلزار باغم مادر
بعد از خدا تنها امیدم مادر
من با دعایت روسفیدم مادر
مادر پرستار دلم ای روشنی بخش و چراغ منزلم
در قلب من این آرزوی آخر است
گویند بهشت در زیر پای مادر است
ای وای من قدر تو را نشناختم
من را ببخش تنها به خود پرداختم
مادر پرستار دلم ای روشنی بخش و چراغ منزلم
تو با بدی ام ساختی و سوختی
تنها چراغ خانه را افروختی
هر جمعه ها چشمت به قاب جاده ها
شاید بیاید ام یجیب جاده ها
مادر پرستار دلم ای روشنی بخش و چراغ منزلم
کسی که تا همیشه پای من سوخت
چراغ خانه سرد من افروخت
شبی که سر به بالین تبم من
زمین و آسمان یکجا به هم دوخت
مادر تویی دار و ندارم مادر
بعد از تو من دیگر چه دارم مادر
ای گریه ات پشت و پناهم مادر
من با دعایت روبه راهم مادر
مادر پرستار دلم ای روشنی بخش و چراغ منزلم