متن اهنگ زیبای عجایب شهر از حمید صفت
[اینترو]
حمید صفت
رو بیت سفید
عجایب شهر
[ورس یک]
آزاد شدم خوشحالم ننه
ایشالله آزادی قسمت همه
آزاد شدم چشمامون تَره
ایشالله بیرون دنیا بهتره
آزاد شدم بیا بقلم
همه جلو رفتن و من أ همه عقبم
آزاد شدم بگو به منم
من توو حبس بودم و بی خبرم همه عجبن
داستان شده همه توو غمن
چرا لنگ و پاچه های همه رو همن
پَ ننه ننه خاک توو سرم
ناموسا ناموسم بریز آب پاک رو دستم
آزاد شدم بده ببینم
همه سرا خمِ مگه توو این تلفنا چی میدن
این یابوا چی میگن
مردم گشنن مگه اینا کجا چریدن
بچه معروفام همه جمیلن
فرهنگ چیه معلوم نی کجا چپیدن
اینا چی میگن لاتا چرا فیلم میگیرن
چرا خرج جنگ و أ توو جیب میگیرن
[کروس]
عجایب شهر ، عجایب شهر
ارازل بخت اربابای شهر
نوکرای تخت شما ها به دست
باید سیر کنیم سیر کنیم گشنه هارو تخت
عجایب شهر ، عجایب شهر
ارازل بخت اربابای شهر
نوکرای تخت شما ها به دست
باید سیر کنیم سیر کنیم گشنه هارو تخت
[ورس دو]
هه عمو نوکرم عمو عمو چه خبر
دیروز اومدم پر دردسرم
عمو راه داره بکش یه دست به سرم
پَ عمو میگن همه لوکس شدن بالاها توپ شده
روغنا نوچ شده بقیه سوخت شدن
کور شدن ویلاها توپ بوده چی؟ چی؟
میگن رواله سوپ شده
عمو میگن خانوما سانتالن مانتالن
خونه ی لاشخورا شیک میرن
میپوشن میخرن
عمو میگن گرون شده
نخرم میخرن بدترم میبرن
هیچکسم حرف نزد
عمو عمو پدرا در همن عمو
جلو خونواده هاشون هم شرمندن عمو
عمو گشنه ها نزدیکن
انجمن ها واسه گربه هاشون نذر میدن عمو
عمو گشنه ها فحش میدن
لخت میشن هُل میدن لفظ میرن
عمو رفیقام بیکارن بیمارن
جز امید چی دارن
چی دارن چی دارم
عمو دیروز از حبس اومدم
حبس توو حبسِ نفس اومدم
عمو بکش یه دست به سرم
میخوام برگردم دردت به سرم
[کروس]
عجایب شهر ، عجایب شهر
ارازل بخت اربابای شهر
نوکرای تخت شما ها به دست
باید سیر کنیم سیر کنیم گشنه هارو تخت
عجایب شهر ، عجایب شهر
ارازل بخت اربابای شهر
نوکرای تخت شما ها به دست
باید سیر کنیم سیر کنیم گشنه هارو تخت
[پُل]
عجایب شهر ، علیرضا
عجایب شهر
بخاطر تو خیلیا میرن رجایی شهر
داداشا ایشالله آزادی همتون
[ورس سه]
من قول دادم که اگه رفتم دست پر باشم
بگم از زندونیا سخت
حال و هوای هم سلولیام قطع
همه کف بخششن
هر دوشنبه دلگرم میشن
چهارشنبه ها سرد میشن
کی میدونه جمعه ها چقدر دلتنگ میشن
با یه ایشالله آزادیت دعا میکرد داد میزد
داستان میگفت محل میرفت میخندید
حرف میزد ولی تهش با گریه دلش بد لک میزد
همه کف بخششن
نشه یه روز نبخشیده شن
توو این دل سنگین شب
نقش شاکیا واسه جبران ترقیب بشن نشه
خدا زد به نام بخشنده حق
تهش نزار داستان شه تلخ
میدونم خیلی سخته
ولی به مولا ولی همه کف بخششن
عالییی بود