هر بار میبینمت انگار که
همون باره اوله از
سرم بیرون نمیره
چشمات نمیره از سرش
میگذره زود پیش همیم انگار زمان داره عجله سوال من تویی باشه با تو حل راه مسئله
دستاتو میگیرم از تو چشمات میبینم میگم که دروغه تو داد میزنی و میگی نه
عصبی بد میشم کی میخوادت از من بیشتر خطا رو دستامون میشه هشتاد و یک هجده
من حساسم سر تو همه میدونن برا تو یه آدم دیگم انقد خوبی که نمیبینم بدتو
یه کاری میکنی باهام که زودتر حال بدم اکی شه مهم نیست هرجا باشیم فرق نمیکنه با تو لوکیشن
علاقم نسبت به تو حسم یهو جوری شدش که انگار که دست من نیست بیشتر داره میشه خودش هی