امرار معاش از راه نوشتن و ترجمه در جامعهای که شمارگان کتابهای منتشر شده آن به هزار نسخه و کمتر میرسد کاری بیش از شعبده که به معجزه شبیه است به همین دلیل تعداد نویسندگان و مترجمانی که تنها از راه فروش کتابهایشان زندگی بگذرانند از انگشتان یک دست هم تجاوز نمیکند مگر آنان که درویشوار کنج قناعت گزیدهاند یا قارونوار بر گنج زر نشستهاند. حکایت پر آب چشم گذراندن چرخ زندگی با آب باریکه (یا به بیان بهتر رودخانه موسمی) قلم زدن به ناچار جامعه را به سمتی سوق داده که نویسندگی به مفهوم شغل در آن شکل نگیرد و بالطبع نویسنده حرفهای نیز در آن جایی نداشته باشد.