افراد بسیار زیادی طرفدار موسیقی هستند و از آن در مواقع مختلف استفاده میکنند، اما شاید اکثر ما ندانیم که موسیقی چه تاثیری بر مغز و بدنمان میگذارد. با توجه به اینکه موسیقی بخش عظیمی از زندگی تعداد زیادی از ما را تشکیل میدهد، جالب است که با تاثیراتی که بر ذهنمان میگذارد و واکنشهای ناخودآگاهمان به آن، آشنا شویم. به قول فردریش نیچه:
وقتی میگوییم یک قطعه موسیقی بسیار شاد یا غمگین است، فقط به این دلیل نیست که موسیقی، احساس خاصی در ما به وجود میآورد. بلکه مغز ما به شکل متفاوتی به موسیقی شاد و غمگین واکنش نشان میدهد.
حتی قطعات کوتاهی از موسیقی شاد یا غمگین میتواند بر ما تاثیرگذار باشد. یک مطالعه نشان داد که پس از شنیدن قطعهای کوتاه از موسیقی، شرکتکنندگان تمایل داشتند که یک تصویر از چهرهای خنثی را طبق لحن موسیقیای که شنیده بودند، به عنوان شاد یا غمگین تفسیر کنند. این اتفاق برای سایر حالتهای صورت نیز رخ داد، اما برجستهترین آن، برای حالات نزدیک به خنثی بود.
نکتهی جالب دیگر در رابطه با اینکه چگونه احساسات ما تحت تاثیر موسیقی قرار میگیرند، این است که دو نوع احساس در رابطه با موسیقی وجود دارد: احساسات درک شده و احساسات حس شده. به این معنی که گاهی ما احساسات قطعهای موسیقی را بدون اینکه واقعا آن را حس کنیم، میفهمیم که دلالتی بر این است که چرا برخی از ما گوش دادن به یک موسیقی غمگین را لذتبخش و نه افسردهکننده میدانیم.
برخلاف موقعیتهای واقعی زندگی، در زمان گوش دادن به موسیقی هیچ تهدید یا خطری واقعی را حس نمیکنیم، بنابراین میتوانیم احساسات مرتبط را بدون اینکه واقعا حسشان کنیم، درک کنیم.