سر تا پا آتشی شعله میکشی
میچرخی میرقصی اینچنین
خاکستر میکنی میسوزی مرا
میچرخی میرقصی اینچنین
تو میچرخی جنون می آید
ز دریا موج خون می آید
تو میرقصی چنین لیلی وار
خدا از جلد تو برون می آید
می خندانی مرا میگریانیم
عاشق شیدا اینچنین
از آتش آبم و در آب آتشم
می لرزم می سوزم اینچنین
تو میرقصی تو می رقصانی
چو مستانی، تو میمستانی
میان آسمان خونین
چنان رعدی که میبارانی.. تو میچرخی زمان میچرخد
شعور کهکشان میچرخد
تو هشیاری !!! مثال مستان
زمین و آسمان میچرخد
شب از عطر تو مست و شیداست
حضور لحضه ها بی همتاست
جهانی را تو میرقصانی
برون تو خدا هم پیداست ....
شعر و تلفیق شعر و موسیقی داوود غلامی شیرازی