این ایمیل از طرف مدیر یه مرکز مراقبت از سالمندان بود ولی موضوعش میتونه تو هر سازمانی اتفاق بیفته. اون یه داستان در مورد «ماری» گفت که مسئول بخش آشپزخانه و تهیه غذا بود و یه مشکل جدی داشت چون هر چقدر «ماری» کارش با غذا و پخت و پز و مدیریت خوب بود ولی ارتباطش با کارکنانش واقعاً بد بود. رابطههای بدی ایجاد میکرد، کارکنانش میترسیدن باهاش کار کنن، اونها رو میترسوند، به حدی که بعضیها آماده بودن کارشون رو ترک کنن. خب مدیر نمیتونست «ماری» رو از دست بده چون کارش با غذا و مسئولیتهایی که داشت عالی بود از طرف دیگه نمیتونست بقیه کارکنان رو به دلیل اینکه نمیتونن با «ماری» کار کنن از دست بده. پرسید: من باید چیکار کنم؟. خب، این چیزی بود که من بهش گفتم، گفتم اول باید دوتا فهرست تهیه کنی، یکی در مورد تمام کارها و حرکاتیه که «ماری» درست انجام میده، دومی، مشکلات و مسائل خاصی که تو رفتارش وجود داره و تو رو نگران کرده. بعد، وقتی این دو تا رو آماده کردی، ازش بخواه تا بیاد توی دفترت و باهات یه جلسه داشته باشه، و تو این حالت کاملاً آماده یه صحبت رسمیهستی.
ما یه فامیل داریم کارمند دولتیه میگه من قبل از ساعت نه صبح جواب هیچ کدوم از مشتری ها رو نمی دم وقتی خوابم پرید و صبحانه خوردم تازه رو می کنم بعد از ساعت 9 صبح
کار کارمندی یعنی پیچش زیاد!!! مگه داریم کارکمندی که دل سوز باشه!
کاش همه مدیران اینو ببینن
👌😭
واقعا کلیپ خوبی بود کاش همه این ویدیو رو میدیدن