بعد از سالها انتظار، بالاخره دستمان به یکی از مورد انتظارترین بازیهای نسل هشتم رسید؛ God of War. اثری که از وقتی معرفی شد، دهها سوال برای طرفداران ایجاد کرد. این بازی دیگر همانند سابق نبود، دیگر خبری از Blades of Chaos نبود، دوربین بازی به کلی تغییر کرده بود، اثری از آن خشم و خشونتهای بیمغز و منفجر کننده نبود. آیا میشد به این بازی اعتماد کرد؟ اثری که به کلی با آن چیزی که میشناختیم فرق کرد و تنها ستون باقی مانده از گذشتهاش کریتوس بود؛ اما این کریتوس هم فرق داشت. دو سال با این سوالها سر و کله زدیم و منتظر جواب ماندیم. حالا زمان آن رسیده که به آنها پاسخ دهیم.
چه میشد اگر سری بازیهای زلدا، تبدیل به اثری سینمایی و نفسگیر میشدند؟ چه میشد اگر بازی The Last of Us را به شکل شگفتانگیزی گسترش میدادیم، به آن شاخ و برگ میدادیم و به روشی دیگر و با حال و هوایی دیگر آن را روایت میکردیم؟ چه میشد اگر ماجراهای پر از آدرنالین نیتن دریک در Uncharted را با خشونت و عناصر سنگین ادغام میکردیم؟ چه میشد اگر بهترین ویژگیهای سری Dark Souls را در یک بازی دیگر، به شکلی سنگین و خوش ساخت استفاده میکردیم؟ جواب همه این سوالهای شما، نتیجه همه این ادغامها و شیمیها، همین God of War است. همین God of War جدید که با حفظ آن روح باشکوه همیشگیاش، بهترین ویژگیها از بازیهای بزرگ را به بهترین شکل ممکن و به سبک و سیاق خودش ترکیب کرده و از آنها الهام گرفته است. نتیجه این امر اثری خارقالعاده شده که هوش از سر شما میپراند و لحظه به لحظهاش شما را شگفتزده میکند.این بازی، جدیدترین نسخه از سری God of War، آخرین شاهکار استودیو سانتا مونیکا، همان اثری بود که به آن شک داشتیم، اما نتیجه کار آنها، نتیجه 5 سال کار روی این اثر، آنقدر خوب و خفن از آب در آمده که میتوان آن را یک کلاس درس بازیسازی نام برد. از همه نظر بازی کامل است، از همه نظر شگفتزدهتان میکند و از همه نظر دوستش خواهید داشت. آخرین باری را که یک بازی در این حد ظاهر شده بود به یاد نمیآورم. تجربه شگفتانگیز God of War، شما را به یاد The Last of Us میاندازد، اثری که دفتر قطور نسل هفتم را به بهترین شکل بست. تجربه این بازی شما را یاد Gears of War میاندازد، اثری که در سال 2006 تبدیل به کلاس درس بازیهای شوتر سوم شخص شد. تجربه این بازی، من را یاد Halo: Combat Evolved میاندازد، اثری که بازیهای شوتر اول شخص را در کنسولها دگرگون کرد. جدیدترین نسخه از سری God of War مثل بازیهای نام برده شده، یک انقلاب است اما این بار یک انقلاب متفاوت؛ انقلابی که قرار نیست چیز جدیدی به دنیای بازیها اضافه کند. این انقلاب یک درس بزرگ است، یک درس مهم برای بازیسازها، یک درس برای ناشرین. این درس چیزی نیست جز قدرت ریسکپذیری بالا و ایجاد دگرگونیهای مثبت برای اثری که همه عاشقش هستند و در عین حال نمیخواهند با تکرار مکررات گذشته، آن خاطرات خوبشان با یک مجموعه را نابود کنند.
نسخه جدید God of War تقریبا تمامی المانهای گذشتهاش را که روی یک کمربند به دور کمرش بسته شده بود باز کرد و انگار یک نفس راحت کشید. همه چیز روی این کمربند سوار بود، دوربین ثابت، داستان انتقام و خشونت، دنیای تکراری یونان و سبک مبارزاتی که از شدت تکرار دیگه نای زدن دکمهها را نداشتیم. اما حال سانتا مونیکا با تمام شجاعت، تک تک المانهای گذشته را دور ریخت و چیزی تحویل داد که حالا میتواند برای سالهای سال باز هم موفقیتهای بیشماری را برای مجموعه God of War رقم بزند.