سامی شریف هم بازی
Sami Sharif Hambazi
دیدمت انگاری که ماهو دیدم از چند قدمی
واسه من نیمه تموم نیمه ی قشنگ ترمی
دیدمت از سرم پروندی همین یه خواب سادرم
دیدمت انگار رو به روم بود جوونیای مادرم...
من تورو جایی ندیدم؟
نگاه این عکسو همین رنگ چشو داری دقیقا
هرچی سنت بره بالا قراره قشنگتر بشی
باز یه سالم شده انگار
تا نفس میکشمت ساعت خوابم شده انگار
*
نورت به من تا زد
دنیام شد اندازت
انقدر تو حرف جا نشدی شاعر شدم واست
.
دیدم تا چشماتو
یه قول به خودم دادم
انقدر بشینم پات بره راه رفتن از یادم
.
تا جایی که یادمه من یه رعد و برق بی تگرگم
تو شدی همبازی منی که بچگی نکردم
.
قصه ی من تازه شروع شد تو صفحه های آخرم
با تو که قشنگی عین خنده های مادرم...
باز یه سالم شده انگار
تا نفس میکشمت ساعت خوابم شده انگار