مولا مولا ، ای آبروی دین ، خورشید پنجمین
ای آسمونی پا نکش ، این قدر روی زمین
ای جان من ، چی شد که پاره جیگری
یاس بودی تو ، حالا شدی نیلوفری
لب تشنه ای ، تو این دمای آخری
حکایت غربت تست ، روضه ی ده سال منا
گریز روضه های تو ، میره به سمت کربلا
عزیز زهرا
مولا مولا ، همراه کاروان ، همراه با زنان
سر بریده حسین دیدی ، تو بر روی سنان
سوختی هر دم ، با اشک و آه قافله
مردی توی ، بازار و بین هلهله
رو دستاته ، هنوزم جای سلسله
دیدی میون خیمه ها ، تشنگی و قحطی آب
گرفته خواب و از چشات ، صدای لای لای رباب
عزیز زهرا
به مرور آروم ، ذکر و دمش میاد ، فصل غمش میاد
آی نوکرا آماده شیم ، محرمش میاد
دلهای ما ، این روزا پر تاب و تابه
جون عشاق ، از انتظار روی لبه
ذکر لب ها ، امون از قلب زینبه
خدا نیاره روزی که ، داغ برادر ببینه
نبینه روی نیزه ای ، سر برادر می شینه
سالار زینب
### منصور عرب