دشت دشت خون است ،پنجه در خون خصم دون است
سینه خون است ، خیمه خون است
پیکر پاک ِ برادر ، غرق ِ خون است
.
آمده خیمه حسینم ، قد خیمده قد خمیده ،یا ابوالفضل
آه بر لب ، اشک بر چشم رنگ رخسارش پریده،یا ابوالفضل
.
بعد عباسِ رشیدش از دو دنیا دل بریده
روح ِ سقا در خروش و جسم سقا آرمیده
.
دشت دشت خون است ،پنجه در خون خصم دون است
سینه خون است ، خیمه خون است
پیکر پاک ِ علمدار، غرق ِ خون است
.
جان تو ، جان ِ حرم بود ای که حالا نیمه جانی یا ابوالفضل
بود امیدم تو امشب پیش این طفلان بمانی ، یا ابوالفضل
.
شعله بر دریا کشیدی تا خودت شاهان بمانی
تا کنار ِ مشک پاره در دل ِ میدان بمانی
.
ماه نیمه جان است ، پیش او شاه قد کمان است
قدکمان است ، نوحه خوان است
فکر چشم بی قرار ِ کودکان است
.
دشت دشت خون است ،پنجه در خون خصم دون است
سینه خون است ، خیمه خون است
پیکر پاک ِ برادر ، غرق ِ خون است
.
ای برادر رفتی و من بی پناه ِ بی پناهم ، یا ابوالفضل
دشمن من را ز هر سو دوره کرده بسته راهم ،یا ابوالفضل
.
رفتی و تا ساعتی بعد من میان ِ قتلگاهم
بی تو زیر دست و پای ِ این سپاه ِ رو سیاهم
.
وا از جدایی ، از نجف اید صدایی
تو یل ِ خون ِ خدایی
حیدر شاه ِ غریبه کربلایی
.
دشت دشت خون است ،پنجه در خون خصم دون است
سینه خون است ، خیمه خون است