سکانس بازجویی از کلاه قرمزی در فیلم سینمایی کلاه قرمزی و بچه ننه :
اسمت چیه ؟
کلا قرمزی
فامیلت چیه ؟
کلاه قرمزی
نه تو کلاه قرمزی نیستی پسر عمه ای !
باشه اگه پسر عمه باشم می ذارید برم خونه مون ؟
آخ آخ آخ
دوباره یکی دیگه از اول
بازجو : ببین بچه ما اینجا گنده تر از توهاشو به حرف آوردیم
کلاه قرمزی : یعنی چقدی ؟
بازجو : اینجا آخر خطه !
کلاه قرمزی : یعنی پیاد شم برم خونه مون ؟ اتوبوس !
بازجو : بهتره حقیقت رو بگی و خودت رو خلاص کنی
کلاه قرمزی : مگه من ماشینم خلاص بشم برم بیفتم تو دره ؟ من آقای کلاه قرمزیم دیگه !
بازجو : تو چرا اینقدر اصرار داری که اسمت رو عوضی بگی ! تازه اصلا اسم مهم نیست ! کارای که کردی ، خلافهات ، اقرار کن پسر عمه !
کلاه قرمزی : اقرار می کنم ، ولی به شرط اینکه به کسی نگی ! آقای مجری به من می گفت که هیچ وقت به وسایل شخصی هیچ کس دست نزن ، خوف ! اونوقت خونه نبود ، جوارباش افتاده بود کنار اتاق ، من ورداشتم پوشیدم ، فقط می خواستم ببینم تا کجا می آد بالا ! یه خورده هم بو می داد . خوف اقرار کردم ؟
بازجو : منو مسخره می کنی ؟