تقابل کسب و کار سنتی و کسب و کار مدرن
یکی از مواردی که امروزه سر فصل همه ی بحث های بیزنسی است
تقابل کسب و کار سنتی و کسب و کار مدرن است.
مدیران کسب و کار های سنتی دارای توشه ای از تجربیات بی شمار هستند و مدیران جوان کسب و کار ها مدرن سرشار از خلاقیت و نو آوری هستند و مجهز اند به علم و تکنیک و فن.
مدیران سنتی نان اعتبارشان را می خورند اعتباری که طی سال ها جمع کرده اند و حرفشان خریداد دارد .
این تقابل می تواند بزرگ ترین نقطه ی جهش یک کسب و کار باشد. مباحثی که طرح آنها در علم اقتصاد به فراخور نیاز روز افزون به این مطالب است. نقطه ای که می شود این کوله بار تجربه را با خلاقیت و اندیشه های نو پیوند داد تا جرقه ای عظیم شکل بگیرد.
جرقه ای که خود آن مشاغل جدیدی را به جهان کسب و کار معرفی کرده تا افرادی بشوند: مشاور کسب و کار منتور و ...
در جهان کسب و کار هم مثل هر عرصه ی دیگری برای پیروزی باید جنگید و برای جنگیدن باید مهمات جنگی داشت. مهمات جنگ کسب کار نه ابداع و خلاقیت است به تنهایی و نه تجربه به تنهایی کافیست .
فرد هوشمند کسی است که با داشتن یک استراتژی هوشمندانه تلفیقی از این سنت و مدرنیته ایجاد کند و از هر کدام همانی را برگزیند که بیشتر از همه کاربردی است