حوادث رکنا: خانواده دو قربانی حادثه سقوط بهمن در ارتفاعات شمال تهراندر گفتگوی اختصاصی با رکنا جزئیات سفر بی بازگشت عزیزانشان را شرح می دهند.اکثر این کوهنوردانافراد حرفه ای و کاربلدی بودند که بارها به دل کوه زده بودند و صعود به قله در شرایط دشوارعزم و اراده انها را برای بستن بار سفر قوی تر می کرد.
بالا رفتن و جنگیدن و نهراسیدن مرام و مسلک آنها بود و از سختی راه و مصائب و طوفان واهمه نداشتند.
معادله حل شده است! طوفان بود و هشدار و نباید می رفتند.
در قاموس کوهنوردی اما این واژه ها جایی ندارد.
می توان اسمش را گذاشت : "تقدیر" ...
یا مرگ در مسیری که چیزی به نام عشق در راهش جا مانده بود.
که پشت پرده این سفر ملامت بار کوله باری از تجربه روی دوش کوهنوردان بود.
دکتر اشکان رضوانی نراقی در حادثه سقوط بهمن جان باخت
دکتر اشکان رضوانی نراقینام یکی از جانباختگان حادثه سقوط بهمن در ارتفاعات شمال تهران است.
رضوانی استاد دانشگاه پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران بود.با محل کارش که تماس می گیریمهمکارانش می گویند که مرگ او را باور ندارند و از او به عنوان یکی از بهترین استادان دانشگاه یاد می کنند.
دختردایی دکتر رضوانی در گفتگو با رکنا می گوید:«اشکان دکترای معماری داشت.او در یکی از دانشگاه های آمریکا درس خواند اما بعد به ایران برگشت تا پسرش در ایران به دنیا بیاید و در شهرسازی مشغول کار شد.»
او در ادامه می گوید:«اشکان 37 سال داشت و از دوران دانشجویی کوهنوردی حرفه ای می کرد.حتی زمانی که خارج از کشور در حال تحصیل بود هم کوهنوردی می کرد.او یک پسر سه سال و نیمه دارد و ماه آینده دخترش هم به دنیا می آید.او صبح روز جمعه به رسم خیلی وقت ها برای کوهنوردی رفت و متوجه شدیم گرفتار طوفان و سقوط بهمن شده است.»
دختر دکتر اشکان رضوانی نراقی که ماه آینده به دنیا خواهد آمدهرگز آغوش پدرش را لمس نخواهد کرد. مسیر بی بازگشت از سفر سرداو را از آغوش گرم پدر محروم کرد.
اسماعیل جلیلوند برای نجات جان گرفتاران رفت و اسیر طوفان شد
برادر اسماعیل جلیلوندسه روز در سوز سرمای ارتفاعات کلکچال لحظه های بیم و امید را در بی خبری از او سپری کرد. خانواده اسماعیل به تخصص و حرفه ای بودن او به حدی اعتماد داشتند که وزنه امید برایشان از بیم سنگین تر بود.
می گوید با خدا درددل می کرده و از او می خواسته که برادرش را سالم بازگرداند.اما ظهر روز یکشنبه هفتم دی ماهآخرین جسدی که نیروهای امداد و نجات از دل برف بیرون کشیدندهمه امید خانواده جلیلوند را نا امید کرد.
اسماعیل که بارها قله را فتح کرده بوداین بار در راه بازگشت با کمک نیروهای امداد به ابدیت بدرقه شد.
برادر اسماعیل جلیلوند در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار رکنا می گوید:«برادرم هیمالیا نورد بود.او مربی کوهنوردی بود بارها در کشورهای مختلف کوهنوردی کرده بود.وقتی روز پنجشنبه به کلکچال رفتمتوجه شدم که هوا طوفانی شده است.سریع خودم را به آن منطقه رساندم.برادرم به ما هم کوهنوردی یاد داده بود و من کمی بالا رفتم و تعدادی از هم نوردان او را دیدم.گفتند که اسماعیل ما را نجات داد.برادرم تا مسیری پایین کوه برگشته بود اما برای کمک به افرادی که در برف گرفتار شده بودند دوباره بالا رفته بود.پنج نفر را نجات داده بود و یکدفعه خودش ناپدید شده بود.»
او در ادامه می گوید:«اسماعیل قبلا یک بار در قرقیزستان هم اسیر طوفان شده بود.آنجا هم برای کمک به هم نوردان خودمدت زیادی در برف و سرما گرفتار بود و همین باعث شد که یک انگشت خود را از دست بدهد.یک دستش تا مدت زیادی بی حس بود.برادرم همیشه می گفت عشقم صعود به قله هاست و دلم می خواهد آنجا از دنیا بروم.»
اسماعیل جلیلوند کارمند شهرداری ملارد و مجرد بود
منبع:www.rokna.net