This is a modal window.
ابتدای پنجره محاورهای. دکمه اسکیپ پنجره را لغو میکند و میبندد.
انتهای پنجره محاورهای.
شب به گلستان تنها منتظرت بودم
باده نا کامی در هجر تو پیمودم
منتظرت بودم منتظرت بودم
آن شب جان فرسا من بی تو نیاسودم
وه که شدم پیر از غم آن شب و فرسودم
بودم همه شب دیده به ره تا به سحر گاه
ناگه چو پری خنده زنان آمدی از راه
غمها به سر آمد رنج غم دوران از دل بزدودم
پیش گلها شاد و شیدا می خرامید آن قامت موزونت
فتنه دوران دیده تو از دل و جان من شده مفتونت
در آن عشق و جنون مفتون تو بودم
اکنون از دل من بشنو تو سرودم
برای ارسال دیدگاه لطفا وارد حساب کاربری خود شوید.