آهنگ دلخون از محسن چاوشی
وقتی که شب حکم شبی خون داد ، صحرا پُر از خون کبوتر شد
تووی چشام دریای بارون و ، تووی گلوم بارونِ خنجر شد
از آب یادِ مبهمی دارم ، چون تشنه ام سیراب میمیرم
از مردم بُز دل دلم خونه ، از کوفه ی دلگیر دلگیرم
ای کاش پیشِ خواهرم بودم ، تا باز مرهَم رو پرم میذاشت
دستی بریده دستِ مظلومی ، گل روی قبر مادرم میذاشت
ای کاش پیشِ خواهرم بودم ، تا باز مرهَم رو پرم میذاشت
دستی بریده دستِ مظلومی ، گل روی قبر مادرم میذاشت
♫♫♫♫♫♫
ایمانِ من بی وقفه رنجم داد ، آزاده بودم پس جَفا دیدم
مَکر و دو رنگی ظلم و بد قولی ، از اهل دنیا کِی وفا دیدم
دنیایِ بی ارزش چه میدونه ، کی غصه داره کی دلش خونه ؟
این دردِ که غمگین تر از درده ، این خونه که قرمز تر از خونهــــــ
حس می کنم از دور از نزدیک ، عطر حرم عطرِ شهیدا رو
بیزارم از این خِیل عین الوقت ، پس میزنم ابن الیزیدا رو
ای کاش پیشِ خواهرم بودم ، تا باز مرهَم رو پرم میذاشت
دستی بریده دستِ مظلومی ، گل روی قبر مادرم میذاشت
ای کاش پیشِ خواهرم بودم ، تا باز مرهَم رو پرم میذاشت
دستی بریده دستِ مظلومی ، گل روی قبر مادرم میذاشت