بازیکنان تیم ملی فرانسه کجایی هستند
عوامل پراکندگی بازیکنان فرانسه در کشورهای دیگر
این روزها صحبت از ملیپوشان فرانسوی است که اصلیتی آفریقایی دارند. 15 بازیکن از لیست 23 نفره در جام جهانی فرانسوی اصل نیستند. این در حالی است که نسل فعلی فرانسه بسیار غنی است و تعدادی از بزرگان اصیل فرانسوی به تیم ملی دعوت نشدهاند. برخی این شرایط را ضعف فرانسه میدانند و حتی از ناعدالتی قوانین فیفا سخن میگویند. در این مطلب قصد دارم دلایلی را مطرح کنم که یک بار برای همیشه این موضوعات را حل شده و بیمعنی بدانید.
- اکثر بازیکنان فوتبال در بیش از یک تیم ملی حق بازی دارند. در اروپا، آمریکا و آفریقا مهاجرت زیاد است و افراد بسیاری با خارجیان آن کشور ازدواج میکنند. بنابراین فرزند آنها را نمیتوان متعلق به تنها یک کشور دانست. ما همیشه بازیکن را به تیم ضعیفتر لینک میکنیم.
- تقریباً تمامی بازیکنان تیم ملی کسانی هستند که خود بزرگ شده آن کشور هستند. بیایید با کشور خودمان مقایسه کنیم. فرزند، پدری کرد و مادری ترک دارد و خود در اصفهان به دنیا آمده و در آنجا بزرگ شده است. آیا صرف اینکه والدین او در جایی دیگر بزرگ شدهاند او باید پس از سن قانونی به آنجا بازگردد؟ آیا فرزند حق ندارد در جایی که بزرگ شده و با جامعه آن خو گرفته است، زندگی کند؟ آیا او نباید در تیم استانی اصفهان بازی کند؟ چطور انتظار داریم که بازیکنان بزرگشده اروپا در ادامه زندگیشان آفریقا را انتخاب کنند؟
- کشورهای اروپایی، خارجیها را قبول کرده، به آنها موقعیت شغلی داده و برای آنها هزینه کردهاند. وقتی شما از کودکی استعدادها را کشف میکنید و برای آنها امکانات فراهم میکنید نباید ثمره آن را در تیم ملی بزرگسالان ببینید؟ اگر فرانسه به بازیکنان آفریقایی بها نمیداد احتمالا بسیاری از آنها اکنون شغل دیگری داشتند. با نگاهی به ویکیپدیای بازیکنان متوجه میشویم که مثلاً پوگبا در تیم زیر 16 سالههای فرانسه نیز بازی کرده و از سالها قبل مد نظر فرانسه بوده است و به پیشرفت او کمک کردهاند. شرایط را با لیگ و بازیکنان آمریکای جنوبی مقایسه کنید. آنجا مهد استعداد است ولی در اروپا به آنها بها داده میشود. منطقی نیست که امثال مسی، مارسلو و کوتینیو بعد از اینکه مشهور شدند به لیگ خودشان بازگردند.
- همه بازیکنان پرورش داده شده به تیم بزرگسالان نمیرسند. فدراسیون فوتبال یک کشور برای هزاران فوتبالیست نونهال، کودک، نوجوان و جوان سالها هزینه میکند و در نهایت 23 نفر میتوانند برای این تیم به میدان بروند. پس بسیاری از هزینهها دور ریخته شده است. آیا در این حالت باز هم باید بگوییم فرانسویها حق ندارند از آنها استفاده کنند؟ تعدادی از کسانی که به تیم اصلی راه نمییابند تیمهای دیگری را انتخاب میکنند. برای مثال اشکان دژاگه در حضور هافبکهای بزرگی مانند کروس و اوزیل، جایی در ترکیب آلمان پیدا نکرد. بنابراین دژاگه ایران را انتخاب کرد و همیشه هم به تیم دعوت میشود. ما صاحب دژاگه نبودیم. تازه از استعدادی که آلمان کشف کرده بود و هزینهاش را متقبل شده بود حاظر و آماده استفاده کردیم. پس تیمهای بزرگ اروپایی نه تنها ناعدالتی در پیش نگرفتهاند، که به تیمهای دیگر نیز سود رسانده و سطح اختلافات را کاهش دادهاند.