در این داستان، گلشیری نورافکن ذهنش را بر پاشیدگی خانواده در ایران پس از انقلاب تابانیده است، یعنی یک پدیدهی اجتماعی که ارزش کشف و نوشته شدن دارد. زندگی پدری منعکس میشود که فرزندانش از او دورند و تنهاییاش را با بازیهای ذهنی و تداعی خاطرات آنها به ویژه آنچه در کناری دریا گذشته است، پر میکند.