بخش دوم گفتوگوی میشل فوکو و نوآم چامسکی در کالج فنی آیندهوون هلند - ۱۹۷۱
اندیشههای میشل فوکو و نوآم چامسکی تفاوتهای زیادی با هم دارند. آنقدر که وقتی در سال ۱۹۷۱ در کالج فنی آیندهوون هلند کنار هم مینشینند تا دربارۀ «ماهیت انسان» گفتوگو کنند، مجری میگوید: «چامسکی و فوکو در دو جهان فکری متفاوت سکنی گزیدهاند.» با این حال، هر دو دارای یک ویژگی مشترکاند: به ساحت اندیشه بسنده نکردهاند و در ساحت کنش سیاسی نیز حضور داشتهاند.
چامسکی از سردمداران اعتراض به جنگ آمریکا علیه ویتنام بود و در این راه، بارها به خیابان آمد و بهگفتۀ خودش، به «نافرمانی مدنی» دست زد. فوکو نیز پای ثابت راهپیمایی ضددولتی در فرانسه بود و حتی بارها بازداشت شد؛ بنابراین وقتی پیرامون مفهومی انتزاعی مانند «ماهیت انسان» گفتوگو میکنند، ناگزیر بحثشان به ساحت کنش سیاسی کشیده میشود.
چامسکی در بخش نخست گفتوگو، میان «خلاقیت» و «ماهیت انسان» پیوند برقرار کرد. از نظر او جامعۀ آرمانی جامعهای است که در آن، ماهیت انسانی متجلی شود؛ یعنی فرد با هیچ مانعی برای بروز خلاقیتهایش مواجه نمیشود. برهمین اساس، او بهدنبال تمرکززدایی از نهاد سیاست، اجتماعی کردن امور و مشارکت مردم است. اما در جامعهای که اسیر استبداد و زورگویی شده، خلاقیتهای فردی نیز سرکوب میشوند. بنابراین برای دستیابی به جامعۀ آرمانی، باید علیه مناسبات چنین جامعۀ سرکوبشدهای شورید و به نافرمانی مدنی دست زد.
از منظر چامسکی، هرچند قانون آینهای برای تجلی عدالت است، اما وقتی دولت اقدام اشتباهی انجام میدهد، میتوان به امید «عدالتی بهتر» قانون را نقض کرد. درست همینجا است که فوکو به میانۀ بحث میآید و با تکیه بر اندیشهاش نشان میدهد که قدرت سیاسی تنها از طریق دولت و پلیس اعمال نمیشود؛ بلکه نهادها و مفاهیم دیگری نیز در کارند که برخلاف ظاهرشان، مجرای اعمال قدرت سیاسیاند. از نظر او، یکی از این مفاهیم «عدالت» است که از آن، همچون چماقی برای کوبیدن مخالفان استفاده میشود. بنابراین، تمسک به «عدالت بهتر» برای توجیه نافرمانی مدنی همچنان مصداقی از اعمال قدرت سیاسی است حال آنکه قرار بود با نافرمانی مدنی در پی جامعۀ ایدهآلی باشیم که فاقد اعمال قدرت سیاسی است.