دو برادر دو برادر دو شجاع بی نظیر
این علمدار سپاه او امیر
این حسین او ابالفضل جوان
این امام او امیر کائنان
این یکی از نسل پیغمبر بود
اون یکی نور دل حیدر بود
این یکی از سوی یمین او یسار
کرده جنگ با گروه نابکار
دو برادر دو برادر دو ابرمرد دلیر
در میان روبهان مانند شیر
لشکر از هر سو به هم پیچیده شد
جنگجویان را به هر بگریز شد
هرکه می آمد به جنگ این دو مرد
بانگ تکبیر ابالفضل رشید
روح در جان حسینش می دمید
گفت این فرزند پیغمبر منم
گفت آن از زاده حیدر منم
گفت آن بابم علی مرتضاست
گفت این مادر مرا خیرالنساست
گفت این عباس نام آور منم
گفت آن از زاده حیدر منم
مظلوم حسین جان، سقا ابالفضل