ناصر ملک مطیعی تنها مرد شاهد باقیمانده تاریخ سینمای ایران بود. نباید فراموش کرد که فیلمهای سینمای قبل از انقلاب عمدتا برای تماشاگر پایینتر از چهارراه پهلوی ساخته میشد و باید پول به تهیه کننده ای که از جیبش فیلم ساخته بود برمیگشت. سینمای ایران با رقبای سرسختی چون سینما هند و آمریکا باید رقابت میکرد. ناصر ملک مطیعی خودش از نظر ظاهری شبیه تیرون پاور بازیگر فیلمهای نوار دهه چهل میلادی آمریکا بود و در فیلمهای دهه سی شمسی او فیلمسازان ازین مشابهت سود فراوانی بردند.
ناصر ملک مطیعی وقتی در فیلمهای ساخت خودش چون سوداگران مرگ مردها و جاده ها فرار از حقیقت (که ایندوتای آخری را احمد شاملو نوشته و خیلی هم خوب نوشته ) بازی میکرد خیلی بهتر از زمانی ظاهر میشد که دیگران او را کارگردانی میکردند. او یک کارگردان درخشان بود که متاسفانه کار کارگردانی را ادامه نداد وگرنه از بسیاری فیلمسازان آندوران بهتر فیلم میساخت. تبدیل شدن بازیگران سینمای ایران به شمایل همیشه بعد از یک فیلم موفق آنها در آن نقشی گل کرده شکل میگرفت و بازیگر را با خودش میبرد. این بلا سر همه هنرپیشه های خوب سینمای قبل از انقلاب آمد. البته همه آنها به مرزهای شخصیتی شمایلی که بازی میکردند آگاه بودند.
ناصر ملک مطیعی در فیلمهایی چون سوگلی عمو نوروز اول هیکل آرامش قبل از طوفان بازگشت به زندگی افسونگر طوفان نوح قصر زرین بت سرگروهبان سرباز و البته فیلمهایی با کارگردانی خودش کلاه مخملی نیست اما رقاصه شهر سینه چاک و سه قاپ بدون او و کلاه مخملی هم قابل تصور نیست.
خودش میگفت که فیلمهای دهه پنجاه اینقدر شبیه هم بودند که برای جلسه گفتگو درباره فیلمنامه من با عینک دودی میرفتم و چرت میزدم و وقتی جلسه تمام میشد میگفتم خوبه فقط آخرشو یک کم عوض کنید.
متاسفانه یک مقاومت کور در جلوگیری از فعالیت او و بسیاری دیگر از هنرپیشه های قبل از انقلاب وجود داشت که بیشتر ترس از شهرت و محبوبیت دوباره آنها بود و خود اهالی و مدیران امروز سینمای ایران مقصر آن بودند تا سیاسیون
قطعا سفر ناصر خان ملک مطیعی ابرمرد تاریخ سینمای ایران تلخترین خبر در دهه 90 برای بسیاری از عاشقان سینمای پیش از انقلاب خواهد بود روحش شاد و یادش گرامی ❤️🌺🌹🥀