هــــــــــــــــــــی
من در آینه تو را می بینم
که تو انگار منُ من تو تو منی
حال من بد تو به این من که تویی
کاش یکم سر بزنی
چه کسی از دل من توبه کنم می آیی
به کسی غیر توام قانم نمی شوم
مثِ تو نی جایی
قلمم خشک شده
جوهرُ کاغذخالی
و تو انگار نه انگار که گاهی حالی
از من بی من بی حوصله بیمارم من
که فقط از همه عالم
تو رو می خواهم من