مارینت از وقتی که نگهبان جدید جعبه جادویی شده آرام و قرار ندارد. او دیگر وقتی برای دیدن دوستانش ندارد و همه قرارهایش با لوکا را از دست می دهد. لوکا احساس می کند مارینت چیزی را از او مخفی می کند اما او نمی تواند به لوکا بگوید که وقتی اینجا را ترک می کند تبدیل به کفشدوزک می شود و شهر پاریس را نجات می دهد تا اینکه یک روز در یک اتفاق ناگهانی ...