یک اسکیس میتواند نحوه فکر کردن طراح را نسبت به موضوع طراحی بیان کند. اسکیس به دور از هرگونه دروغ است و ما صادقانه هر آنچه که در ذهن خود می بینیم را به روی کاغذ میآوریم. اسکیس نوعی بیان معماری و بهتر از آن معمارانه است و از اصالت بالایی در رشته معماری و سایر
رشتههای هنرهای تجسمی بر خوردار است و ابزار مناسبی برای خلق و بیان ایده ها می باشد . ذات اسکیس طراحی تند، سریع میباشد، پس گاهی ممکن است که یک اسکیس دارای خطوط زیاد باشد. اسکیسها کمک خواهند کرد تا ما بیشتر در مورد ایدههای خود فکر کنیم و آنها را بررسی نماییم و بیشتر به پرورش و رشد آنها بیاندیشیم. گاهی اوقات در برخی از اسکیسها و اتودهای شخصی و اولیه ممکن است اغراق وجود داشته باشد البته این مورد در مراحل اولیه کار امری است شخصی و برگرفته از بینش طراح، که در مراحل بعدی بر طرف خواهد شد . خلاصه آن که ما به عنوان یک دانشجوی معماری یا معمار و یا طراح باید نوعی تفکر منطقی و قوی نسبت به موضوع طراحی داشته باشیم و در حقیقت ایدهها و افکار را بتوانیم در راستای اهداف والا خلق و پرورش دهیم. حال اگر قدرت بیان آن را توسط دست آزاد و ابزار اسکیس نداشته باشیم ناچاراً به طرق دیگر ایده و فکرمان را بیان میکنیم مثلاً از ساخت ماکت و یا طراحی دو بعدی و سه بعدی رایانهای و یا دست با ابزار( مسلح ) کمک میگیریم. مهم این است بتوانیم فکرمان را بیان کنیم بیانی معمارانه. اگر ما قادر باشیم اسکیسهای با گرافیک بالا و یا به اصطلاح زیبا و با رنگ و لعاب و در سطح حرفهای ارائه کنیم، اما پشت این خطوط به ظاهر زیبا فکر و مبانی نظری و هدف نداشته باشیم در واقع کاری بیهوده و عبث انجام دادهایم و خود را گول زدهایم و این گونه ترسیمات هیچ گونه جایگاهی برای رشد نخواهند داشت. پس بهتر است اول چگونه فکر کردن را بیاموزیم و بعد چگونه خلق کردن و چگونه ارائه کردن را …