آموزش زبان انگلیسی | معانی مختلف OFF

ramin_mousavi_english_teacher
منتشر شده در 17 بهمن 1397

آموزش زبان انگلیسی | معانی مختلف OFF

آف وقتی کنار فعل های دیگه میاد معنی های مختلفی میتونه داشته باشه. این چندتا نمونش:

Take off در آوردن لباس

Do not take off your shirt in the gym.

Take off کنده شدن از چیزی، مثلا از زمین

The plane took off so fast.

هواپیما از زمین کنده شد، جدا شد، بلند شد، پرواز کرد.

Take off کنده شدن از زمین

The car just took off and disappeared.

ماشین یهویی کنده شد، گازشو گرفت و رفت و ناپدید شد.


Lift up off or pick up off

جدا کردن بلند کردن یا کندن چیزی از روی زمین

He picked his foot off the ground

پاشو از روی زمین بلند کرد.


Take off برداشتن چیزی از روی چیزی

Take your hands off me.

دستتو بکش(از روی من). دستتو بردار.


شما چند تا فعل میدونید با آف؟


برای رزرو کلاس با شماره زیر تماس بگیرید:

Tel: 09123706225 📞

.

www.ramin-mousavi.com

.

تلگرام شخصی من

https://t.me/RaminEnglish

.

ویدیوهای بیشتر در اینستاگرام

https://Instagram.com/raminenglish

.

#آموزش_زبان #مکالمه_زبان #آموزش_مکالمه_زبان_انگلیسی

#زبان_انگلیسی #آموزش_زبان_انگلیسی #آموزشزبانانگلیسی #آموزش_زبان_انگلیسی_با_رامین_موسوی

دیدگاه کاربران