ناگفته های تخریب خانه زن بندرعباسی

اخبار تماشایی
منتشر شده در 02 آذر 1399

ناگفته های تخریب خانه زن بندرعباسی _ ساکن خانه مخروبه خودسوزی نکرده است

نامش زهرا حسن زاده است. او همان زن بی پناه بندرعباسی است که صدای فریادهایش این روز ها در فضای مجازی به گوش خیلی ها رسیده است و آوازه بلند خبر تخریب خانه اش گوش فلک را کر کرده است.


تلفن را جواب می دهد و صدای گرفته اش در گوشی می پیچد. می گوید: «از همان روزی که با ماموران شهرداری بحثمان شد از بس جیغ کشیدم صدایم گرفته است.کلیپ جنجالی زن بندرعباسی صدای فریاد های چند کودک و یک زن در کلیپ می پیچد. مخاطبان فضای مجازی احساساتی و هیجان زده می شوند و چند ساعت بعد خبری منتشر می شود مبنی بر اینکه زن بندرعباسی که با ماموران درگیر شده است اقدام به خودسوزی کرده است.همه بسیج می شوند و به زنی که خودسوزی کرده است کمک می کنند و از او دلجویی می کنند. همین باعث می شود که زهرا حسن زاده می گوید: «ما دو خانوار بودیم که اتاقک ما را خراب کردند. اما باز هم لطف خدا همراه ما بود.»


نام این زن که در کلیپ منتشر شده فریاد می زند زهرا حسن زاده است. همان زنی که فریاد می زد تا بی سرپناه نماند حالا مجبور است فرزندان برادرش را هم تر و خشک کند. چون مادرشان خودسوزی کرده و در بیمارستان است.


ساخت اتاقک غیرقانونی در حاشیه دریاچه نیزار


زهرا حسن زاده می گوید: «من همان زنی هستم که کلیپ درگیری ام با ماموران شهرداری بندرعباس منتشر شدو صدای فریادهایم به گوش همه رسید.»


او در در توضیح جزئیات ماجرا می گوید: «چند سالی می شد که به دلیل اعتیاد همسرم از او جدا شده بودم. دو دختر بزرگ دارم که یکی از آن ها ازدواج کرده و در کرج زندگی می کند و دختر دیگرم هم با خواهرش زندگی می کند. من هم در شهریار با پسرم سبحان که الان هفت ساله است زندگی می کردم. اما نتوانستم از پس هزینه های کرایه خانه بر بیایم و برای همین به زادگاهم در بندرعباس آمدم.»


زهرا حسن زاده در ادامه می گوید: «برادرم حدود چهارده سالی می شود که خانواده اش را رها کرده است اما در این مدت من از همسر و فرزندان او خبر می گرفتم. حالا ما دو زن سرپرست خانوار بودیم که تصمیم گرفتیم با هم آلونکی بسازیم. برای همین به حاشیه یک دریاچه به نام نیزار در نزدیکی محله فقیرنشین بندرعباس رفتیم. در آنجا قبلا هم ساخت و ساز هایی شده بود و ما هم محلی انتخاب کردیم و با نخاله و بتن هایی که همسایه ها به ما کمک کرده بودند شروع به ساخت اتاقک کردیم.»


درگیری زهرا حسن زاده با ماموران شهرداری بندرعباس


زهرا حسن زاده در مورد روز حادثه و خودسوزی همسر برادرش می گوید: «سومین بار بود که ماموران شهرداری برای تخریب اتاقک ما آمده بودند. اما آن روز درگیری بالا گرفت. من نمی خواستم اتاقک خراب شود و از روی ناراحتی جیغ می زدم. بچه های برادرم هم ترسیده بودند و جیغ می زدند. یکدفعه دیدم که همسر برادرم به نام طیبه دارد در آتش می سوزد. همه چیز در یک چشم بر هم زدن اتفاق افتاد. او که دیده بود من با ماموران درگیر شدم ناگهان اقدام به خودسوزی کرده بود. نمی دانم از کجا بنزین آورده بود و روی خودش ریخته بود. همسایه ها سریع پتو آوردند و روی او انداختند.»

دیدگاه کاربران