غرق نور خدا ، یه قافله از میون صحرا
آروم آروم میاد ، قافله حضرت ثارالله
پشت و (پناهشون)2 ، دعای خود حضرت زهرا
بین دسته ساقی علمه ، علی اکبر دور حرمه
میخونه زینب خدا رو شکر ، سایت داداش روی سرمه
حسین
الهی که نشم یه روز بی برادر
الهی که نبینمت شدی بی سر
حسین وای
داداش تو این زمین ، انگار نداره حرمتی مهمون
استقبال اومدن ، کوفیا چرا با نیزه هاشون
واشد (چرا لبت)2 ، به انا الیه الراجعون
انگار اینجا شد ته مسیر ، برگردیم تا که نشده دیر
نقشه دارن کوفیا برات ، صحرا از خون تو میشه سیر
حسین
نمیتونم ببینمت توی گودال
به زیر دست و پا داداش میشی بی حال
حسین وای
نیزه دارا همه خیره به قد و بالای اکبر
بین کمون دارا رقابته رو گلوی اصغر