دلت که میلرزید من با چشام دیدم تو زل تابستون چقدر زمستونه
هوا گرفته نبود دلم گرفت اون شب به مادرم گفتم اون شب هنوز بارونه
قطار رد شد و رفت مسافرا موندن مسافرا که برن قطار میمونه
تو برف بارونی قطار قلب منه قلب شکسته ی من تو برف مدفونه
دونه به دونه غمی ریل به ریل شبم غم توی خونه من هرشبو مهمونه
بگو شب بخوابه من بیدارم من شبو زنده نگه میدارم
بگو شب بخوابه من بیدارم من شبو زنده نگه میدارم
یه شب که سردم بود به مادرم گفتم هوا که سرد میشه یاد تو میوفتم