لمس دختر آبادانی چگونه برای مامور حراست دردسرساز شد

به گزارش اختصاصی رکنا بعد از ورود زن جوان آبادانی به خانه یکی از کارکنان شرکت نفت یکی از جنجال برانگیزترین بحث هایی که مطرح شد این بود که یکی از نگهبانان حراست بدن زن جوان را لمس کرده بود که این در فیلم منتشر شده از صحنه درگیری به چشم خورده بود. بعد از بررسی های قضائی کارمند حراست که این عمل ناشایست را انجام داده بود بازداشت شد.در این گفتگو توضیحات همکاران این کارمند حراستی را می خوانید.

کارمندان نگهبان خاطی چه گفتند؟

در فیلم منتشر شده دو تن از کارمندان حراست که همراه نگهبان خاطی در محل حادثه حضور داشتندتوضیحاتی در مورد مشاهدات خود از لحظه درگیری ارائه می دهند.

گزارشگر در در سوال خود می گوید: «اینجا همان منطقه ای هست که در ویدئوی منتشر شده از نزاع خانوادگی در این نقطه اتفاق افتاده است. شما و مابقی پرسنل حفاظت فیزیکی در آنجا حاضر شده بودید.اینجا چه صحنه ای مشاهده کردید و چه اتفاقی افتاد؟»

کارمند حراست می گوید:«طبق اطلاع ساکن که گفت سارق مسلح به منزل آنها وارد شده است حراست در محل حاضر شد. وقتی به این محل رسیدیم این خانم با دو صاحبخانه گلاویز و درگیر بودند.

از این خانم یک شوکر و دو عدد چاقو گرفته شد.طبق گفته ساکن دست فرزندش توسط آن خانم زخمی شده بود.

حراست هیچ درگیری و ضرب و شتمی به این خانم وارد نکرده و درگیری در خانواده ساکن و مصدوم انجام شد.حراست دخالتی در زخمی کردن این خانم نداشته است.»

اگر ما نبودیم کار به جای باریک می کشید

یکی دیگر از نیروهای حراست نیز در توضیح ماجرا گفت:«من در صحنه بودم و از نیروهای حراست هستم.وقتی ما رسیدیم درگیری در خانه بود و بیرون کشیده شده بود.»

وی در ادامه گفت:«یک کیف همراه زن جوان بود.وقتی رسیدیم شوکر را از دست خانوم گرفتیم.دو چاقو هم داخل کیفش بود.

او بعد از درگیری داخل جوی آب افتاده بود.

خانواده ساکن گفته بودند سارق مسلح وارد خانه شان شده است.فکر کردیم سارق اسلحه کمری کلت همراه دارد.

ما و همکاران به خانواده می گفتیم ولش کنید.فکر کردیم درگیری خانوادگی است و دنبال سارق بودیم و می گفتیم سارق کجاست کدام طرف فرار کرد؟

که خانواده گفتند سارق همین فرد است و مسلح است.

در آن لحظه خانمی آنجا نبود که او را بازررسی کند.مجبور شدیم با باتومپاها و جیب مانتو ببینیم که مطمئن شویم اسلحه ای چیزی هست یا نه.

ما این خانم را از دست این خانواده نجات دادیم و نگذاشتیم کار به جای باریک بکشد وگر نه می خواستند او را نمی دانم چه کنند.

بدطوری ضرب و شتم کرده بودند.

اگر ما نبودیم کار به جای باریک می کشید.

ما و همکارمان به او دست نزدیم.

ما مجبور شدیم که او را گرفتیم و مهار کردیم و بعد رهایش کردیم.اما حالا همکارمان بلاتکلیف شد.»