برای تماشای ویدیو های بیشتر از طبیعت و گردشگری ایران ، اینجا را کلیک کنید
آدمهایی هستند که پا فراتر از ابرها می گذارند؛ و این افسانه نیست. رویایی ست که در جنگل ابر رنگ واقعیت به خود می گیرد. آسمان بی خبر به زمین می آید؛ و تا چشم کار می کند، زمین قلمرو ابرهایی می شود که آرام و با وقار، رقص کنان همه چیز و همه جا را در بر می گیرند. درختان انگار که بر ابرها سوارند. مه، همه چیز و همه کس را غرق خود می کند. خنکا و طراوت ابرها آرام آرام به سر و صورتتان برخورد می کند و نفس کشیدن معنای دیگری می یابد. جنگل ابر فصل مشترک واقعیت و خیال است.
دره مدام از ابرها پر و خالی می شود. منظره ی پیرامون با درختان سرسبز و رنگی اش آنقدر زیباست که وادارت می کند به بیشتر دیدن. هنگامه ی صبح قلعه ی باستانی ماران از دور پیداست و به کشتی ای می ماند که سوار بر ابرها، می رود که جهان را فتح کند. آفتاب که رو به غروب می گذارد، ستارگان آهسته آهسته سر و کله شان پیدا می شود و آسمان زیبایی شب اش را به رخ می کشد. در جنگل ابر هرچه هست زیبایی ست. همه چیز ناب است و زنده است و چشم ربا.