قصه دیروز و امروز نیست، اوایل کتابهای غیرمجاز که در واقع مجوز چاپ در ایران نداشتند کپی میشد و گوشه خیابانها به فروش میرسید.
چند سال بعد کار به کتابهای درسی و آموزشی رسید و بازار سیاهی درست شد که نگو و نپرس.
بعد از آن نوبت به کتابهای مجوزدار و پرفروش ناشران رسید طوری که اکنون رسانهها مدام تیتر میزنند: «قاچاق کتاب خیلی وسیع است».
گاهی نیز روشهای دیگری وجود دارد، به طور مثال پنج صفحه از کتابی را تغییر میدهند و به اسم خودشان چاپ میکنند.
اکنون برای جلوگیری از قاچاق کتاب چند پیشنهاد مطرح است؛ نخست آنکه قوانین قدیمی نشر کتاب در وزارت ارشاد اصلاح شود، چون ظاهرا برای این کتاب سازیها هیچ پیش بینی انجام نشده است و کتابچه قانون از این موارد خالی است.
پیشنهاد دوم دقت خریداران کتاب است، گاهی اوقات کتابها با تخفیفهای بالا و عجیب و غریب به فروش میرسند که در واقع این کتابها نسخههای قاچاق و کپی شده هستند.