باز روبرومی با چشمای خیس
طرز نگاهت مثل همیشه نیست
دستاتو میگیرم آروم بشی
با این که تو دلیلی آرامشی
خلوت نکن عشقم اینجا با خودت
من هستم و موندی تنها با خودت
کاشکی میدونستی تو چه حالیم
تو با کی میجنگی من که دست خالیم
بیمارم دلیل درد قلب من اینه
میبینم نگاه تو دوباره غمگینه
چه سخته وقتی آدم انتهای زندگیشو میبینه
من هستم … به من بگو تموم درداتو
پاک کردم با اشک چشمم اشک چشماتو
چه فرقی داره اینکه من مقصرم یا تو … !
حرف دلم عوض نمیشه عاشقم
کارم همینه ! من همیشه عاشقم !
یادت نره غمت غم دوتای ماست !
اشتباست همین که دست ما دوتا جداست
چی شد که اینجوری حالت بده ؟!
بازم به ما زمونه پشت پا زده …
من میدونم بازم تو واسم بگو …
خیس شده از اشک تو لباسم بگو …