دکلمه صوتی دردانه های سفید آسمان | رمانکده

رمانکده بزرگترین سایت رمان ایران
منتشر شده در 12 فروردین 1398

دُردانه های سفیدِ آسمان بر روی صورتم می نشینند. اما حرارتی که دستانت به وجودم هدیه داده است، به عمر کوتاه آن ها پایان می دهد و ذوبشان می کند.

چقدر زیباست که آسمان هم برای عشق ما، قربانی می دهد.

سرم بر شانه ات است و انگار به محکم ترین کوه دنیا تکیه داده ام.

جرعه ای از قهوه ام می نوشم.

بودنت همچو این قهوه شیرین است و دوست داشتنت، شیرین تر!

کسی نمی داند که چقدر دوستت دارم!

#زهرا_مسعودیان

دیدگاه کاربران