پسر بچه ای که وقتی برف میاد میره با دوستاش برف بازی اما اونا بهش گوله برف میزنن که برو و اونم میره و تنهایی برای خودش یک آدم برفی درست می کنه و شب که میره خونه از پنجره میبینه ک آدم برفیش به یک تانک تبدیل شده و با اون میره از اون دو نفری که اذیتش کردن انتقام بگیره