...در بزم پاک بازان جز مهر وجز وفا نيست***
در کيش اهل عرفان جز صلح وجز صفا نيستگر پاک باز عشقي در عالم تجرد حرفی ز خانقاه و دیر و کلیسا نیست عاشق اگر فنا شد در جلوه نخستين
يک لحظه در دو عالم از يار خود جدا نيست**در شهروند وحدت هرگز دوئي نگنجدآنجا یگانگی بین حرف از من و شما نیست.......گفت صاحب جامه را بين، جامه چيست ؟ديد بايد در درون جامه كيستظاهر زيبا نميآيد به كار حرفي از معني اگر داري بيارمرد سيرت را بصورت كار نيستجامه گر صد وصله باشد عار نيستكار ما در راه حق كوشيدن استجامه زهد و ورع پوشيدن است***