تو رو بیچاره کنه پایِ خودش که چی بشه؟
خودشو پایِ تو بیچاره کنه عاشقته
اون که دکمه هایِ پیرهنتو میبنده نه
اون که پیراهنتو پاره کنه عاشقته
به من نگو عاشق ، به من که ترسیدم
به من که روزای پس تو رو هم دیدم
به من نگو عاشق ، به این منِ پاسوز
به من که تونستم ، نبینمت یک روز
نه رفتی از قلبم ، نه کم شد از دردم
نه مُردم از دوریت ، نه زندگی کردم
میسوزم ، از اینکه غمگینی
چرا یه شب حالِ منو نمیبینی
بیزارم ، از اون منِ سابق
تو رو خدا دیگه به من نگو عاشق
میسوزم ، از اینکه غمگینی
چرا یه شب حالِ منو نمیبینی
بیزارم ، از اون منِ سابق
تو رو خدا دیگه به من نگو عاشق
با اینکه داغونی ، با اینکه دلگیری
تاوانِ زخماتو ، از من نمیگیری
گفتی نباشی هم ، سَر میکنی با من
رفتی و سَر کردی ، عاشق تویی یا من؟
میسوزم ، از اینکه غمگینی
چرا یه شب حالِ منو نمیبینی
بیزارم ، از اون منِ سابق
تو رو خدا دیگه به من نگو عاشق
میسوزم ، از اینکه غمگینی
چرا یه شب حالِ منو نمیبینی
بیزارم ، از اون منِ سابق
تو رو خدا دیگه به من نگو عاشق