ه گزارش اختصاصی خبرنگار جنایی رکنا روز 27 مهر امسال زن جوانی با جیغ و فریادهای کمک کمک در طبقه سوم ساختمانی در خیابان شهید مدنی تهران از همسایه ها درخواست کمک کرد و همسایه ها وقتی وارد خانه شدند با شوهر فرزانه که غرق خون روی زمین افتاده بود روبرو شدند و در ادامه ماموران پلیس و تیم از امدادگران اورژانس در محل حاضر شدند.مرد جوان که از ناحیه گردن هدف ضربات چاقو قرار گرفته بود به بیمارستان منتقل شد و ماموران تحقیقات خود را از فرزانه آغاز کردند.زن جوان در تحقیقات ابتدایی به ماموران گفت: همسرم خواب بود و من برای خرید از خانه خارج شده بودم وقتی به خانه بازگشتم با شوهرم که غرق خون روی زمین افتاده بود روبرو شدم وقتی از او پرسیدم چه کسی تو را زخمی کرده به من فحاشی کرد و من در زمان خارج شدن از خانه و بازگشتن هیچ کسی را ندیدم و نمی دانم چه کسی دست به این کار زده چون من و شوهرم هیچ مشکلی نداشتیم و زندگی آرامی داشتیم.این ادعا در حالی بود که ماموران در تحقیقات میدانی پی بردند که فرزانه و شوهرش با هم اختلاف داشتند و همسایه ها بارها صدای درگیری آنها را شنیده اند.تحقیقات ادامه داشت تا اینکه پس از 2 روز مرد جوان روی تخت بیمارستان به کام مرگ فرو رفت و بازپرس پرونده با توجه به اظهارات دروغ فرزانه دستور بازداشت وی را صادر کرد و فرزانه در اختیار ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.دروغ پردازی جدید زن خیانتکارفرزانه که در تناقض گویی هایش گرفتار شده بود در داستانسرایی هایش ادعا کرد که من هیچ دروغی نگفتم روز حادثه من داخل اتاق بودم و شوهرم جلوی تلویزیون خوابیده بود که صدای شوهرم را شنیدم و وقتی از اتاق بیرون آمدم دیدم همسرم غرق خون روی زمین افتاده است و وقتی از او پرسیدم چه کسی به تو حمله کرده اسم نیما را آورد نیما خواستگار قدیمی ام است که به خاطر مخالفت های خانواده ام با هم ازدواج نکردیم تا اینکه چندی قبل نیما با من تماس گرفت و با در خصوص زندگی ام با او درددل کردم که فکر می کنم او تحت تاثیر حرفهایم قرار گرفته و بدون اینکه حرفی به من بزند دست به قتل شوهرو زده است.دستگیری خواستگار قدیمیهمین کافی بود تا ماموران با اقدامات فنی خانه نیما را در شهر مشهد شناسایی کنند و در عملیاتی غافلگیرانه پسر جوان روز 12 آبان ماه دستگیر شد و در همان ابتدا به قتل شوهر زن مورد علاقه اش اعتراف کرد.قتل به خاطر عشق به زن متاهلنیما 22 ساله که دلباخته زن متاهل شده بود می گوید هیچ چیزی ارزش آن را ندارد که بخاطرش کسی را از بین ببری حتی اگر دنیا را بخاطرش بدهند.سابقه داری؟نه.تحصیلات؟اول دبیرستان چون علاقه به کار موبایل داشتم اول دبیرستان ترک تحصیل کردم و به بازار موبایل رفتم.شغل؟4 سال قبل از بازار موبایل بیرون آمدم و تولیدی کفش راه انداختم.به چه جرمی دستگیر شدی؟قتل.چه کسی؟شوهر زن جوانی که قرار بود با آن ازدواج کنم.با فرزانه چطور آشنا شدی؟4 سال قبل برای دوران آموزش نرم افزار به سبزوار رفته بودم که فرزانه را با یکی از دوستانش دیدم و شماره موبایلم را به دوستش دادم و گفتم که برای امر خیر شماره می دهم و قصد مزاحمت ندارم و اگر موافق بودند با من تماس بگیرند.می دانستی فرزانه متاهل است؟نه یک سال از طریق تلگرام با هم در ارتباط بودیم که پس از یک سال ادعا کرد که در روستایشان قرار است ازدواج کند و ازدواجش اجباری است و نمی توانیم دیگر با هم باشیم به همین خاطر ارتباطمان قطع شد و پس از آن فقط عکس هایش را می دیدیم و چون عشق اولم بود دیگر نمی توانستم با کسی ازدواج کنم یا حتی دوست شوم.چرا دوباره با هم ارتباط برقرار کردید؟2 سال از هم بی خبر بودیم تا اینکه خرداد ماه سال گذشته به من پیام داد.چه زمانی متوجه شدی که متاهل است؟وقتی ارتباط مان دوباره شروع شد به من گفت می خواهد دروغ هایش را فاش کند و به من گفت متاهل است وبچه دارد و پدرش کارخانه دار نیست و وضع مالی خوبی ندارد و در آخر ادعا کرد که می خواهد از همسرش جدا شود.