اول شب دستم قطع شده از مچ، ولی با این دستم جنگیدم !!!

مستند ساز
منتشر شده در 08 مهر 1397

خبرنگار: خوشحالی اخوی، عملیات دیشب چطور بود؟


رزمنده: خیلی خوب شد


حالت چطوره؟


خیلی خوبه، اول شب دستم قطع شده از مچ ولی با این دستم جنگیدم !


او در خط مقدم و باکش زتیر نیست


این در پشت جبهه بانگ برآورد که پنیر نیست


او قامتش زبار غم عشق خم شده 


این گریه میکند که چرا گوشت کم شده


او با ملک به حارم اعلاء پریده است 


این بهر تخم مرغ گریبان دریده است


او سینه اش شکافته از تیر دشمن است 


این با دلی کباب شدهفکر روغن است


او عاشقانه بانگ برآورد که خطر کجاست 


این میزند به سینه که قند وشکر کجاست


او جبهه را چو کعبه حاجات می کند


این درصف پیاز مناجات میکند


او تیغ گرم در وصف پیکان میکشد 


این آه سرد در صف،سیگار می کشد


او با خدا در آتش و خون حال میکند 


این گریه بر احوال یخچال میکند

دیدگاه کاربران
برترین -

دمش گرم

تازه ترین ها -

الهی بمیرم براتون که جونتون و دادید تا حالا حسابی دزدی کنن

شگفت انگیز -

وای خیلی دلخراشه

به روز موزیک -

دمشون کلی گرم

تاینی موویز -

دمشون گرم مرد اینان

دنیای مجازی -

درود براین فداکاران که اجازه ندادن خاک میهن ما دست بیگانه بیفند