این قطعه مربوط به مراسم مناجات شب سوم ماه رمضان در سال 1401 می باشد که در حرم امام رضا (علیه السلام) اجرا شده است.
برای دسترسی به آثار حاج محمود کریمی می توانید به پایگاه اطلاع رسانی فطرس مراجعه نمایید.
متن شعر:
ای یوسف رسیده به کنعان من سلام
بابای من عزیزتر از جان من سلام
ای دلخوشی این دل پرغم خوش آمدی
«بابا» به این خرابه ی ماتم خوش اومدی
دیدم چقدر حالت عمه عجیب شد
تو آمدی خرابه پر از بوی سیب شد
منت سر شکسته ی دختر گذاشتی
وقتی به روی دامن من سر گذاشتی
حالا به موی مختصرت شانه می زنم
با دست کوچکم به سرت شانه می زنم
بابا ندیده ای که چه زجری کشیده ام
من روی خار تیز مغیلان دویده ام
زلفم به دست باد مخالف کشیده شد
این ارث فاطمه ست که قدم خمیده شد
از روی من مپرس که نیلی شده پدر
یاست کبود ضربه ی سیلی شده پدر
این معجرم که پاره و خاکی و نخ نماست
سوغات غارت حرم بی پناه ماست
این نیزه دارها چه گلی که نکاشتند
بر نی سر عموی مرا کج گذاشتند
کار رقیه ی تو «پدرجان» تمام شد
تا نوبت مصائب پردرد شام شد
نامحرمان به راه حریم تو سد زدند
بر پهلوی سه ساله ی تو بد لگد زدند
ما را میان خنده ی انظار برده اند
ما را کشان کشان سر بازار برده اند
امشب کنار پیکر بی جان من بمان
یک فاتحه برای «گل پرپرت» بخوان