واقعیت این است که پس از تجربهای که سال گذشته بازی The Division برایم رقم زد، اعتمادم به یوبیسافت را تا حدود زیادی از دست داده بودم و این در حالی است که همواره طرفدار پر و پا قرص بازیهای این شرکت بودم. ولی خب امسال قضیه برای شرکت فرانسوی خیلی فرق کرد، درست است که بازی Steep آنها خیلی خوب نبود، ولی در عوض Watch Dogs 2 را به عنوان یک بازی موفق داشتیم و حال نیز شاهد عرضه بازی For Honor هستیم که با وجود تمامی شبهاتی که پیش از عرضهاش داشتم، در نهایت توانسته به همان تجربه لذتبخشی تبدیل شود که از نمایشها و اطلاعات بازی انتظارش را داشتیم. For Honor با اینکه بینقص نیست، ولی تجربهای است که در همین فرم فعلیاش هم بسیار لذتبخش است و قطعا در آینده و با پشتیبانی سازندگانش و عرضه محتویات جدید، بهتر هم خواهد شد.
اصلیترین عاملی که باعث شده For Honor تا بازی خوب و لذتبخشی تبدیل شود، گیمپلی و سیستم مبارزههای آن است. وقتی که اولین بار در نسخه بتا بازی را تجربه کردم، به نظر میرسید که با یک سیستم مبارزه بسیار ساده طرف هستیم که فقط کافی است جهت درست را برای دفاع کردن یا ضربه زدن فشار دهیم تا پیروز نبرد باشیم. ولی پس از اینکه ساعتهای نسبتا زیادی را صرف نسخه اصلی بازی کردم، متوجه شدم که سیستم مبارزهها در عین سادگی، عمق فوقالعادهای دارد که تا به امروز در هیچ بازی دیگری شاهد آن نبودهایم. یکی دیگر از مواردی که شاید در ابتدای بازی کمی تو ذوق بزند، کُند بودن سیستم مبارزه بازی است. ولی خب بهتر است به جای استفاده از واژه کُند، از کلمه واقعگرایانه برای توصیف سیستم مبارزهها و گیمپلی بازی استفاده کنیم. اگر از علاقهمندان به فیلمهای قرون وسطایی باشید، قطعا دیدهاید که در آنها هم شکل مبارزهها به همین صورت و کمی کند است. واقعیت هم این است که مبارزههای سریع به تصویر کشیده شده در اکثر بازیهای ویدیویی که در آنها سرعت فشار دادن کلیدها تعیینکننده پیروزی بود، خیلی دور از واقعیت است.