احمد زیدآبادی (زاده 1344 زیدآباد سیرجان) روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب ایرانی است که در پی حوادث انتخابات ریاستجمهوری (1388) به شش سال زندان پنج سال تبعید به گناباد و محرومیت مادامالعمر از هر گونه فعالیت سیاسی و شرکت در احزاب و هواداری و مصاحبه و سخنرانی و تحلیل حوادث به صورت کتبی یا شفاهی محکوم شد و پس از طی دوران حبس و در اوایل تبعید در مرداد ماه 1394 مورد عفو عید فطر قرار گرفته و آزاد شد. وی دبیرکل سازمان دانشآموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم) و عضو هیئت مدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران نیز بودهاست. زندگی احمد زیدآبادی همسر مهدیه محمدی و داماد محمد محمدی گرگانی (نماینده دوره اول مجلس و از اعضای وابسته به طیف موسوم به ملیمذهبیها) است. همچنین وی دارای سه فرزند به نامهای پرهام پارسا و پویا است.[1] او در رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران تحصیل کرده و دکترای علوم سیاسی از دانشکده حقوق دانشگاه تهران دارد. تز دکترای او دین و دولت در اسرائیل نام داشت و کارشناس مسائل اسرائیل بهشمار میآید. از سال 1368 فعالیت روزنامهنگاری او در روزنامه اطلاعات آغاز شد. او از سال 1373 در روزنامه همشهری کار میکرد و پس از دوم خرداد با بیشتر روزنامههای اصلاحطلب همکاری داشت. همچنین او سردبیر روزنامه آزاد بود که در سال 1378 منتشر میشد.[4] وی در سالهای 1386–1387 با هفته نامه شهروند امروز همکاری داشت. به او لقب شرف اهل قلم را دادهاند[نیازمند منبع]. وی همچنین عضو هیئت مدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران و عضو شورای سیاستگذاری سازمان ادوار تحکیم وحدت و دبیرکل این سازمان نیز بودهاست. [نیازمند منبع] سوابق زندان او در سال 1379 به جرم تبلیغ علیه نظام تشویش اذهان عمومی و اقدام افسارگسیخته علیه نظام 13 ماه در زندان به سربرد.[4] همچنین 24 خردادماه در پی حوادث انتخابات ریاست جمهوری (1388) مجدد دستگیر و این بار دادگاه او را به شش سال زندان پنج سال تبعید به گناباد و محرومیت مادامالعمر از هر گونه فعالیت سیاسی و شرکت در احزاب و هواداری و مصاحبه و سخنرانی و تحلیل حوادث به صورت کتبی یا شفاهی محکوم کرد.[5][6] حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری 1388 او در این انتخابات حامی مهدی کروبی بود. بگفته همسرش زیدآبادی 17 روز در یک اتاق یک در یک و نیم متر در یک سلول انفرادی در حال اعتصاب غذا بوده و 18 روز دیگر هم بدون اعتصاب غذا در همان اتاق بدون هیچ تماس و ارتباطی نگه داشته شد. (در مجموع 35 روز) و قصد خودکشی داشته.[7][8] گفته میشد مهمترین اتهام او نگارش نامه سرگشادهای خطاب به علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی بود که در آن از انتقادناپذیری وی انتقاد کردهبود.[9] دادگاه نهایتا در آذر ماه وی را به 6 سال زندان در تبعید در گناباد و محرومیت مادامالعمر از فعالیتهای اجتماعی و سیاسی محکوم کرد.[10] دادگاه تجدید نظر نیز در دی ماه 1388 محکومیت او را (شش سال زندان پنج سال تبعید به گناباد و محرومیت مادامالعمر از هر گونه فعالیت سیاسی و شرکت در احزاب و هواداری و مصاحبه و سخنرانی و تحلیل حوادث به صورت کتبی یا شفاهی) تایید کرد.[5] وی بعد از بیش دوسال زندان با محرومیت از حق مرخصی با وثیقه 500 میلیون تومانی به مرخصی 48 ساعته رفت.[11] از او نقل شده که دربارهٔ زندان اینگونه اظهار نظر کردهاست: زندگی به اندازهای زیباست که همه چیز را میتوان قربانی آن کرد مگر شرافت را که عزیزتر و زیباتر از زندگی است و لایق آنکه زندگی را قربانی آن کرد.