از خودم میپرسم ، از چی نفرت داره
چی ازم فهمیده، که ازم بیزاره
اما باز فکر میکنم، شاید اصلا نمیخواد
کسی عاشقش بشه، کسی پا به پاش بیاد
واسه این تنهایـــــی، دلت اصلا نمیاد که مقصر باشی
شاید از من یا نه ، از همه بیزاره
نمیخواد درک کنه ، یکی دوست داره
اما باز فکر میکنم، شاید این تقدیره
که داره چشماشو از چشم من میگیره
واسه این تنهایـــــی، دلت اصلا نمیاد که مقصر باشی
تو با این زیبایـــــی، نمیتونی از عشق متنفر باشی
تو با این زیبایی ، تو با این زیبایی