داستان یک شعر

آستان قدس رضوی و حرم مطهر
منتشر شده در 22 مرداد 1399

زیر ایوان طلا چشم ترم مخصوص توست

جلد خود کردی مرا بال و پرم مخصوص توست


چشم ها در ایوان طلای تو مثل گمشده ها به اصل خویش به روزگار وصل خویش باز می گردند. اینجا منزلی شده است تا هر کسی خودش را دوباره بیابد. آدمی غریب است در این دنیا و تو امام غریبانی آدمی مسافر است و تو کاروان سالار مسافران عشق با ما بمان تا از رواق های تو به دروازه های ملکوت برسیم.

دیدگاه کاربران